پاسخ پرسش‌های مطرح شده تا تاریخ ۸ آذر ۱۳۸۹
چنانچه تا تاريخ فوق پرسشی مطرح نموده‌ايد، می‌توانيد پاسخ آن را با صدای محمدجعفر مصفا در این صفحه دريافت کنيد.
+ این پرسش‌پاسخ در چهار قسمت، هر قسمت حدود نیم ساعت، تهیه شده است. زمان برگزاری این پرسش‌پاسخ آذر ماه ۱۳۸۹ است. همچنین تعدادی عکس که ضمن گفتگو به آنها اشاره می‌شود را در ادامه می‌توانید ملاحظه نمائید.
+ سایت محمدجعفر مصفا از آقای دکتر منصور بنانی بابت کمک به تهیهٔ این پرسش‌پاسخ قدردانی می‌نماید.
برای دريافت چهار فایل صوتی که حاوي پاسخ پرسش‌ها با صدای محمدجعفر مصفا است، با كليد سمت راست ماوس بروي لينک موردنظر كليك كرده و Save Target As را انتخاب نمائيد.
پس از دريافت فايل، آن را با گوشی مبایل یا هر برنامه‌ای که mp3 پخش میکند، مي‌توانيد بشنويد.
همچنين مي‌توانيد با کليک کردن دکمه های پخش، اين پرسش‌پاسخ را (بدون دانلود) گوش دهيد:
چنانچه احیاناً نتوانستید از روش‌های فوق استفاده نمایید، از پوشهٔ مربوط به فایل‌های پرسش‌پاسخ در یکی از سه آرشیو بزرگ سایت می‌توانید دانلود نمایید:
+ صفحهٔ محمدجعفر مصفا در سایت facebook:
+ کانال ویدیویی سایت محمدجعفر مصفا:
تعدادی عکس که ضمن صحبت به آنها اشاره می‌شود:
برای دیدن عکس‌ها در اندازهٔ بزرگتر، بروی آنها کلیک کنید.
متن پرسش‌های شماره ۲٠:
(بزودی متن پاسخها نیز افزوده خواهد شد.)
سئوال‌ها و پیام‌های خوانندگان سایت:
1. ساناز: فرض کنید من الان می‌خواهم بنشینم به مراقبه. دقیقاً چکار باید بکنم؟ لطفاً کمی در مورد مراقبه توضیح دهید.
2. علی: سوالم مربوط به تزکیه است. تزکیه چیست و راههای آن کدام است. از شما خواهش میکنم پاسخ بدهید.متشکرم.
3. مسعود: من از نوجوانی دچار بحران هویت شده بودم سالها در روانشناسی فلسفه عرفان و حتی تاریخ در تکاپو بودم که مهمترین سوال زندگی ام که من که هستم؟ تا پاسخی بیابم. با خواندن تفکر زائد بعد از حدود بیست سال سردرگمی به پاسخم رسیدم . هیچ چیز با ارزشی در دنیا وجود ندارد تا با آن بتوانم لطف استاد مصفا را جبران کنم. سئوالی ندارم. فقط تشکر بود.
4. مهدی: چطور بفهمیم که چه استعدادی داریم اخه سراغ هر موضوعی یا جایی میرم انگار یکی میگه ولش تو بدرد اینجا نمیخوری.بعد باز برای اینکه یه جوری از تنهایی در بیام میرم تو پارک میشینم اعصابم قاط میزنه نمیدونم چه کار کنم از طرفی حس میکنم داره زمان از دستم میره و من الافم از یه طرف میبینم جوانایی رو که از من کوچک ترن چقدر از زندگی شون راضی و شادن .هیچی ندارن ولی استعدادشون رو کشف کردن؟
5. احسان: سوالي از آقاي مصفا داشتم آقاي مصفا اين جامعه اي را كه در كتاب با پير بلخ تكرار مي كنيد چه معناهايي مي توانيد داشته باشد؟رابطه افراد،عقايد افراد و ... بالاخره اول بايد تعريف جامعه را در مقدمه بصورت كلي مي آورديد اين بزرگترين نقص با پير بلخ است ولي در واقع بهترين كتابي است كه مطالعه كرده ام. سوال ديگر اينكه كتاب نگاه در سكوت را چگونه بدست بياورم هيچ كجاي دنيا ندارند؟
6. مهناز: لطفاً دربارهء عشق از دیدگاه خودتان توضیح دهید. آیا آن عشقی که شما از آن صحبت می‌کنید همان عشق بین دو موجود نر و ماده است یا بمعنی نیرو و انرژی ئی که در هر موجود بصورت مستقل و بدون وابستگی به چیزی وجود دارد؟ لطفاً کمی توضیح دهید. با سپاس.
7. هومان: صدایی از درون انگیزه های مرا زیر سوال می برد. مثلا به من می گوید که راهی که تو در جهت مطالعاتت از فلان زمان به بعد پیمودی نه به جهت انطباق با خواسته های قلبی و اصیل تو که مثلا در جهت رسیدن به فلان کس و یا خلاصه هر چیز دیگری غیر از خواسته های اصیل که از آن من باشد بوده.یعنی همان چیزی که من نسبت به آن حساسیت شدیدی دارم.قبل از اینکه خود هستی پاسخ دهد چه باید کرد تا در جریان راه ثابت قدم و بی تزلزل راه پیمود ؟چرا که تا آنجا که با خودم صداقت دارم می بینم که هدف بیرونی و کوته نظرانه ای نداشتم مع هذا این گونه تلقین های ذهنی آزارم می دهد.تنها قاضی را صداقت می بینم .اما او صداقت مرا هم تخطیه می کند.نتیجه اینکه راه را با نشاط نمی توانم بپیمایم.پیش از آنکه خود هستی به زبان آید به چه مستمسکی باید روی آورد تا بلکه آرام گرفت؟شاید درایام نزدیک حقیقت به زبان نیاید اما من هر روزه باید به طور عالی و پیگیری بخوانم.نه با این همه کشمکش و درگیری ذهنی.
8. یک مادر: من مادر پسری هستم که به بیماری هویت فکری مبتلاست. او در خارج از کشور درس پزشکی می خواند و ما میترسیم از اینکه اگر پول را که وسیله تخدیر این نفس شده ازو بگیریم خودکشی کند یا روانی تر شود. لطفاً کمک و راهنمایی کنید. هر چه بنظرتان می‌رسد.
9. عباس : خدمت آخاله بزرگوارم سلام : هر از چندی باتوجه به شرایط سنی دلتنگ میشوم وسری به سایت شما میزنم . من از کودکی بسیار تنها بی کس بوده ام و متاسفانه این تنهائی در این سن اثرات مخربی بر روح وروان من گذاشته بخصوص با شرایط کاری وخدمتی گذشته منجر به یک افسردگی مزمن گشته که ذره ذره مرا از پا در آورده. به این دلیل بسیار دوست میداشتم بتوانم باشما صحبتی داشته باشم دفعه قبل گفتید در فرصتی سری به ما میزنید بی نهایت خوشحال شدم ولحظه شماری میکردم که این دیدار چه وقت صورت خواهد گرفت که متاسفانه فراموش شد . بهر حال اگر زمانی احساس کردید که حال و حوصله دیدار میسر است چه شما لطف کنید و تشریف بیاورید چه امر کنید بنده خدمت برسم بیش از حد خوشحال میشوم . ارادتمند .
10. محمود: از اینکه فایل های جلسات سخنرانی تان را روی سایت گذاشته اید و ما می توانیم استفاده کنیم خواستم از شما استاد عزیزمان سپاسگذاری کنم. یک سئوال هم دارم: چرا زندگینامه تان را در سایت نگذاشته اید؟ آیا می شود یک بیوگرافی مختصر از خودتان بگویید؟
11. آرمان قادري: اگر فطرت آدمي ضرورتي رابراي انجام كاري اقتضا بكند آن ضرورت در ذهن به فكر ترجمه مي شود . حال ذهن براي انجام ملامت بدون عامل فطرت از همين نوع فكر ها را نشخوار مي كند. مي خواهم درست يا صحيح بودن اين موضوع را بدانم. آیا درست فهمیده ام؟
12. مهدی عزیزی: میخوام بگم که خواستم بدونید چقدر صدا و سیما و مردم دچار توهم و هویت فکری هستن؛ همین امروز (2مرداد88) از تلویزیون پخش شد : این بود که مجری برنامه ای تو خیابون از مردم سوال میکرد که آیا شما تو زندگیتون به مردم نه میگید ؟ (منظور سوال اینه که در مقابل خواسته های مردم نه میگید یا نمیگید) !!! حالا میخوام بگم که این سوال عین اینه که از کسی بپرسی آیا شما تا حالا نهار خوردی؟؟؟ یا تا حالا حموم رفتی!!!! حالا ادامه رو گوش کنید: بعد اونایی که میگفتن آره زیاد نه میگیم؛ نمیدونید چه ذوقی میکردن که مجری برنامه با تعجب میپرسید خوب چه وقتایی؟..... بعد مجری آخر برنامه میگفت اونایی که نه زیاد میگن تو زندگیشون آدمای موفقی هستن!!! دیگه ادامه نمیدم چون میدونم خود آقای مصفا دقیقا به عمق فاجعه پی بردند. مهدی عزیزی از تهران 24 ساله
13. آیدا: سلام. هر چه از شما و کریشنامورتی می خوانیم می گویید اگر میخواهی رها شوی، باید نخواهی که رها شوی!! در عمل آدم قاطی می کند دیگر.
آقای مصفا، شما یک بار بطور ضمنی می گویید مراقبه مفید است، یک بار دیگر می گویید اگر بتوانی مراقبه کنی، پایان کار است، اما نمی توانی. اصلا در فایل های پرسش و پاسخهای سایت که به اکراه از مراقبه حرف می زنید!!!. خوب آدم قاطی می کند.
خواهش میکنم در مورد این دو موضوع یعنی 1. خواستن برای رها شدن یا نخواستن و تناقض در آن، و 2. مراقبه توضیح دهید.
14. محمد: با سلام خدمت جناب آقای مصفا. کتاب صوتی را که در سایتتان قرار داده بودید گوش دادم خیلی از زحماتتان تشکر میکنم. من هم یکی از این آدمها دچار هویت فکر هستم شاگرد اول دانشگاه و نفر سوم کنکور کارشناسی ارشد رشته شیمی بودم با اینکه چندین بار در آزمون دکترا تخصصی نفر اول شدم متاسفا بدخواهی ها جلوی کسب جوایز اجتماعی من را گرفت حال خسته در گوشه ای مشغول به کار هستم. که همواره تحت حقارت مدیری ظالم قرار گرفتم اگرچه نفرت من از او قدرت زیادی در من برای انجام انواع کارها برای انتقام ایجاد کرد ولی در همه شان شکست خوردم پس از اشنای با این مقوله میبینم مشکل خود من هستم و خیلی دلم میخواهد از این مشکل رهائی پیدا کنم
جناب آقای مصفا آیا تنها با خواندن کتاب و عمل به لم های گفته شده میتوان موفق شد و یا لازم است در جلسات آموزشی نظیر مدیتیشن شرکت نمایم؟ با تشکر و آرزوی موفقیت. محمد از تبریز.
15. علی: با سلام خدمت استاد عزیز تر از جان که نوعی شادی به زندگی می دهد. استاد گرامی بنده ع.ع 21 ساله از استان لرستان هستم. من به دلیل مشکلی که داشتم یه بار به روانشناس مراجعه کرد هام که دکتر به بنده فرمودند که شما مشکل هویتی دارید . حال بنده می خواهم شما به این جهل که در زهن بنده است جواب بفرمایید. دکتر روانشنایس از بنده پرسیدند تا به حال شیفته کسی شد ه ای بنده گفتم بله . ایشان گفتند از دخترا هم کلاسی شما بود . بنده عرض کردم من کی به شما گفتم که دختر بوده است . من شیفته یکی از استادان بزرگوارمان شده بودم. ایشان به من گفنتد که تو مشکل هویتی داری و خودت باید به خودت کمک کنی لطفا به من بگویید . لطفاً راهنمایی و کمکم کنید.
16. بابک: قبلا از شما پرسیده شد که رابطه ی ذهنی یا تعبییر و تفسیر کی و چه جوری ایجاد شده است (در کتاب تفکر زائد ) شما جواب دادید که دانستن این موضوع کمکی به ما نمی کند باز هم پرسیده شد و شما جواب دادید که این مسئله بعدا بررسی خواهد شد اما بررسی نکردید لطفا بدون توجه به اینکه به ما کمکی می کند یا نمی کند جواب این سوال را بدهید (من از کتاب های شما کتاب تفکر زائد (چاپ هفتم ) و انسان دراسارت فکر و تقریبا نیمی از کتاب با پیر بلخ را خوانده ام اما در باره ی این موضوع چیزی نگفتید.
17. مهدی ت. : شما می گوئید اعتراف به جهل اگر از روی ملامت نباشد بلکه از روی تواضع باشد حیات هویت فکری را قطع میکند ، پر واضح است که منظورتان اعتراف لفظی و نظریه ای به جهل نیست، بلکه اعتراض است که به وسیله دیدن هزاران اشتباه ذهنی و گرفتن مچ ذهن در حالی که مشغول تنیدن آن اشتباهات حاصل شده است. من برای پیاده کردن این تئوری در ذهن ، با یک نفر قرار گذاشته ام و آن این است که هر روز سه بار به یکدیگر sms بزنیم و هر بار یک مورد از اشتباهاتی که ذهن کرده را برای یکدیگر بفرستیم . می خواهم بدانم که آیا او که کتابها را نخوانده و خود من ، باید از قائده خاص پیروی کنیم و یا اینکه اگر چنانچه هر اشتباهی که از ذهن سر میزند (در پایان حرفهایی در مورد یک مورد آن به عنوان مثال می آورم) برای همدیگر بفرستیم. مقصود حاصل می شود، آیا چنین است استاد؟ یعنی حتی اگر تشخیص اشتباه به وسیله ذهن یا بهتر بگویم "من" باشد نه آگاهی (باز هم نتیجه میدهد؟9 مثال: زید برای بکر sms می زند که شخصی وسیله مرا برداشته بود، من به اشتباه فکر کردم او دارد تلافی فلان مورد را سر من در می آورد ، ولی بعد دیدم خودش آنرا برگرداند. آیا زید که می گوید "فکر من اشتباه بود و به وسیله (من) بر اشتباه آگاه است امیدی به مشاهده آبژتکو جهل در او هست یا نه؟ لطفاً جواب را اگر منفی است با ارائه یک فرمول و چند مورد مثال برای لم "اشتباه یابی" برای ما شرح دهید.
18. فاطمه: سلام آقاي مصفا، من از طريق كتاب تفكر زائد كه يكي از دوستانم به من معرفي كرد با شما آشنا شدم، هنوز هم نمي دانم كه عقيده هاي شما هم ناشي از انديشه هاتون هست يا نه، اما چالش خوبي براي من ايجاد كرد، من احساس تنهايي عميقي رو هميشه با خودم دارم و هيچ وقت نتونستم و نخواستم كه با بودن هاي كاذب پر كنم، موسيقي و خواندن كتاب و تفكر برام لذت بخش هست. من احساس مي كنم همه اطرافيانم در حال بازي كردن نقش زندگي هستند تا خود زندگي، من از اون چيزي كه تا به حال به اسم مذهب به من معرفي شده دلزده هستم، اعتقاداتم بيشتر دروني هستش ديدگاه شخصي خودم را براي زندگي، عشق و دين دارم. در اين همه هياهوي پوچ اطرافم احساس افسردگي مي كنم.گاهي اوقات احساسم رو در قالب يك جمله بيان ميكنم، " كاش درخت، دلتنگي برگ افتاده از شاخه اش را مي دانست" ، همين.
19. مازو: ماجرای کشته شدن هابیل توسط قابیل با توجه به عدم شکل گیری هویت فکری در آن زمان چگونه قابل توجیه است؟ با عنایت به دلیل قتل. ممنونم.
20. هانا: هدف از خلقت و حرکت در هستی چیست؟ منظورم از نظر دینی و مذهبی‌اش نیست. می‌خواهم نظر شما را دربارهء هدف و حرکت جهان و عالم را بدانم. لطفاً ارجاع به دیگران ندهید. متشکرم.
21. مهردادی: با سلام شما خجالتي بودن و كمرويي را ناشي از تقويت كدام تعابير و تفاسير هويت فكري مي دانيد؟
22. هما: با عرض سلام خدمت آقای مصفا و دوستان خوبشان که در راه آگاه کردن مردم تلاش میکنند. چند دوری هست که کتابهای آقای مصفا را خوانده ام ولی (شاید به خاطر اینکه دو ریالی ام دیر می افته). نتونستم بفهمم تفاوت اینکه نباید بر خود یا هویت فکری اشعار داشت ولی بر حرکات ذهن باید توجه داشت، در چی هست. لطفآ توضیح دهید یا اگر قسمتی از کتابی را باید بخونم تا این مطلب رو درک کنم بفرمایید.
با سپاس
پایان سئوالات شمارهٔ ۲٠.
1. ساناز: فرض کنید من الان می‌خواهم بنشینم به مراقبه. دقیقاً چکار باید بکنم؟ لطفاً کمی در مورد مراقبه توضیح دهید.
2. علی: سوالم مربوط به تزکیه است. تزکیه چیست و راههای آن کدام است. از شما خواهش میکنم پاسخ بدهید.متشکرم.
3. مسعود: من از نوجوانی دچار بحران هویت شده بودم سالها در روانشناسی فلسفه عرفان و حتی تاریخ در تکاپو بودم که مهمترین سوال زندگی ام که من که هستم؟ تا پاسخی بیابم. با خواندن تفکر زائد بعد از حدود بیست سال سردرگمی به پاسخم رسیدم . هیچ چیز با ارزشی در دنیا وجود ندارد تا با آن بتوانم لطف استاد مصفا را جبران کنم. سئوالی ندارم. فقط تشکر بود.
4. مهدی: چطور بفهمیم که چه استعدادی داریم اخه سراغ هر موضوعی یا جایی میرم انگار یکی میگه ولش تو بدرد اینجا نمیخوری.بعد باز برای اینکه یه جوری از تنهایی در بیام میرم تو پارک میشینم اعصابم قاط میزنه نمیدونم چه کار کنم از طرفی حس میکنم داره زمان از دستم میره و من الافم از یه طرف میبینم جوانایی رو که از من کوچک ترن چقدر از زندگی شون راضی و شادن .هیچی ندارن ولی استعدادشون رو کشف کردن؟
5. احسان: سوالي از آقاي مصفا داشتم آقاي مصفا اين جامعه اي را كه در كتاب با پير بلخ تكرار مي كنيد چه معناهايي مي توانيد داشته باشد؟رابطه افراد،عقايد افراد و ... بالاخره اول بايد تعريف جامعه را در مقدمه بصورت كلي مي آورديد اين بزرگترين نقص با پير بلخ است ولي در واقع بهترين كتابي است كه مطالعه كرده ام. سوال ديگر اينكه كتاب نگاه در سكوت را چگونه بدست بياورم هيچ كجاي دنيا ندارند؟
6. مهناز: لطفاً دربارهء عشق از دیدگاه خودتان توضیح دهید. آیا آن عشقی که شما از آن صحبت می‌کنید همان عشق بین دو موجود نر و ماده است یا بمعنی نیرو و انرژی ئی که در هر موجود بصورت مستقل و بدون وابستگی به چیزی وجود دارد؟ لطفاً کمی توضیح دهید. با سپاس.
7. هومان: صدایی از درون انگیزه های مرا زیر سوال می برد. مثلا به من می گوید که راهی که تو در جهت مطالعاتت از فلان زمان به بعد پیمودی نه به جهت انطباق با خواسته های قلبی و اصیل تو که مثلا در جهت رسیدن به فلان کس و یا خلاصه هر چیز دیگری غیر از خواسته های اصیل که از آن من باشد بوده.یعنی همان چیزی که من نسبت به آن حساسیت شدیدی دارم.قبل از اینکه خود هستی پاسخ دهد چه باید کرد تا در جریان راه ثابت قدم و بی تزلزل راه پیمود ؟چرا که تا آنجا که با خودم صداقت دارم می بینم که هدف بیرونی و کوته نظرانه ای نداشتم مع هذا این گونه تلقین های ذهنی آزارم می دهد.تنها قاضی را صداقت می بینم .اما او صداقت مرا هم تخطیه می کند.نتیجه اینکه راه را با نشاط نمی توانم بپیمایم.پیش از آنکه خود هستی به زبان آید به چه مستمسکی باید روی آورد تا بلکه آرام گرفت؟شاید درایام نزدیک حقیقت به زبان نیاید اما من هر روزه باید به طور عالی و پیگیری بخوانم.نه با این همه کشمکش و درگیری ذهنی.
8. یک مادر: من مادر پسری هستم که به بیماری هویت فکری مبتلاست. او در خارج از کشور درس پزشکی می خواند و ما میترسیم از اینکه اگر پول را که وسیله تخدیر این نفس شده ازو بگیریم خودکشی کند یا روانی تر شود. لطفاً کمک و راهنمایی کنید. هر چه بنظرتان می‌رسد.
9. عباس : خدمت آخاله بزرگوارم سلام : هر از چندی باتوجه به شرایط سنی دلتنگ میشوم وسری به سایت شما میزنم . من از کودکی بسیار تنها بی کس بوده ام و متاسفانه این تنهائی در این سن اثرات مخربی بر روح وروان من گذاشته بخصوص با شرایط کاری وخدمتی گذشته منجر به یک افسردگی مزمن گشته که ذره ذره مرا از پا در آورده. به این دلیل بسیار دوست میداشتم بتوانم باشما صحبتی داشته باشم دفعه قبل گفتید در فرصتی سری به ما میزنید بی نهایت خوشحال شدم ولحظه شماری میکردم که این دیدار چه وقت صورت خواهد گرفت که متاسفانه فراموش شد . بهر حال اگر زمانی احساس کردید که حال و حوصله دیدار میسر است چه شما لطف کنید و تشریف بیاورید چه امر کنید بنده خدمت برسم بیش از حد خوشحال میشوم . ارادتمند .
10. محمود: از اینکه فایل های جلسات سخنرانی تان را روی سایت گذاشته اید و ما می توانیم استفاده کنیم خواستم از شما استاد عزیزمان سپاسگذاری کنم. یک سئوال هم دارم: چرا زندگینامه تان را در سایت نگذاشته اید؟ آیا می شود یک بیوگرافی مختصر از خودتان بگویید؟
11. آرمان قادري: اگر فطرت آدمي ضرورتي رابراي انجام كاري اقتضا بكند آن ضرورت در ذهن به فكر ترجمه مي شود . حال ذهن براي انجام ملامت بدون عامل فطرت از همين نوع فكر ها را نشخوار مي كند. مي خواهم درست يا صحيح بودن اين موضوع را بدانم. آیا درست فهمیده ام؟
12. مهدی عزیزی: میخوام بگم که خواستم بدونید چقدر صدا و سیما و مردم دچار توهم و هویت فکری هستن؛ همین امروز (2مرداد88) از تلویزیون پخش شد : این بود که مجری برنامه ای تو خیابون از مردم سوال میکرد که آیا شما تو زندگیتون به مردم نه میگید ؟ (منظور سوال اینه که در مقابل خواسته های مردم نه میگید یا نمیگید) !!! حالا میخوام بگم که این سوال عین اینه که از کسی بپرسی آیا شما تا حالا نهار خوردی؟؟؟ یا تا حالا حموم رفتی!!!! حالا ادامه رو گوش کنید: بعد اونایی که میگفتن آره زیاد نه میگیم؛ نمیدونید چه ذوقی میکردن که مجری برنامه با تعجب میپرسید خوب چه وقتایی؟..... بعد مجری آخر برنامه میگفت اونایی که نه زیاد میگن تو زندگیشون آدمای موفقی هستن!!! دیگه ادامه نمیدم چون میدونم خود آقای مصفا دقیقا به عمق فاجعه پی بردند. مهدی عزیزی از تهران 24 ساله
13. آیدا: سلام. هر چه از شما و کریشنامورتی می خوانیم می گویید اگر میخواهی رها شوی، باید نخواهی که رها شوی!! در عمل آدم قاطی می کند دیگر.
آقای مصفا، شما یک بار بطور ضمنی می گویید مراقبه مفید است، یک بار دیگر می گویید اگر بتوانی مراقبه کنی، پایان کار است، اما نمی توانی. اصلا در فایل های پرسش و پاسخهای سایت که به اکراه از مراقبه حرف می زنید!!!. خوب آدم قاطی می کند.
خواهش میکنم در مورد این دو موضوع یعنی 1. خواستن برای رها شدن یا نخواستن و تناقض در آن، و 2. مراقبه توضیح دهید.
14. محمد: با سلام خدمت جناب آقای مصفا. کتاب صوتی را که در سایتتان قرار داده بودید گوش دادم خیلی از زحماتتان تشکر میکنم. من هم یکی از این آدمها دچار هویت فکر هستم شاگرد اول دانشگاه و نفر سوم کنکور کارشناسی ارشد رشته شیمی بودم با اینکه چندین بار در آزمون دکترا تخصصی نفر اول شدم متاسفا بدخواهی ها جلوی کسب جوایز اجتماعی من را گرفت حال خسته در گوشه ای مشغول به کار هستم. که همواره تحت حقارت مدیری ظالم قرار گرفتم اگرچه نفرت من از او قدرت زیادی در من برای انجام انواع کارها برای انتقام ایجاد کرد ولی در همه شان شکست خوردم پس از اشنای با این مقوله میبینم مشکل خود من هستم و خیلی دلم میخواهد از این مشکل رهائی پیدا کنم
جناب آقای مصفا آیا تنها با خواندن کتاب و عمل به لم های گفته شده میتوان موفق شد و یا لازم است در جلسات آموزشی نظیر مدیتیشن شرکت نمایم؟ با تشکر و آرزوی موفقیت. محمد از تبریز.
15. علی: با سلام خدمت استاد عزیز تر از جان که نوعی شادی به زندگی می دهد. استاد گرامی بنده ع.ع 21 ساله از استان لرستان هستم. من به دلیل مشکلی که داشتم یه بار به روانشناس مراجعه کرد هام که دکتر به بنده فرمودند که شما مشکل هویتی دارید . حال بنده می خواهم شما به این جهل که در زهن بنده است جواب بفرمایید. دکتر روانشنایس از بنده پرسیدند تا به حال شیفته کسی شد ه ای بنده گفتم بله . ایشان گفتند از دخترا هم کلاسی شما بود . بنده عرض کردم من کی به شما گفتم که دختر بوده است . من شیفته یکی از استادان بزرگوارمان شده بودم. ایشان به من گفنتد که تو مشکل هویتی داری و خودت باید به خودت کمک کنی لطفا به من بگویید . لطفاً راهنمایی و کمکم کنید.
16. بابک: قبلا از شما پرسیده شد که رابطه ی ذهنی یا تعبییر و تفسیر کی و چه جوری ایجاد شده است (در کتاب تفکر زائد ) شما جواب دادید که دانستن این موضوع کمکی به ما نمی کند باز هم پرسیده شد و شما جواب دادید که این مسئله بعدا بررسی خواهد شد اما بررسی نکردید لطفا بدون توجه به اینکه به ما کمکی می کند یا نمی کند جواب این سوال را بدهید (من از کتاب های شما کتاب تفکر زائد (چاپ هفتم ) و انسان دراسارت فکر و تقریبا نیمی از کتاب با پیر بلخ را خوانده ام اما در باره ی این موضوع چیزی نگفتید.
17. مهدی ت. : شما می گوئید اعتراف به جهل اگر از روی ملامت نباشد بلکه از روی تواضع باشد حیات هویت فکری را قطع میکند ، پر واضح است که منظورتان اعتراف لفظی و نظریه ای به جهل نیست، بلکه اعتراض است که به وسیله دیدن هزاران اشتباه ذهنی و گرفتن مچ ذهن در حالی که مشغول تنیدن آن اشتباهات حاصل شده است. من برای پیاده کردن این تئوری در ذهن ، با یک نفر قرار گذاشته ام و آن این است که هر روز سه بار به یکدیگر sms بزنیم و هر بار یک مورد از اشتباهاتی که ذهن کرده را برای یکدیگر بفرستیم . می خواهم بدانم که آیا او که کتابها را نخوانده و خود من ، باید از قائده خاص پیروی کنیم و یا اینکه اگر چنانچه هر اشتباهی که از ذهن سر میزند (در پایان حرفهایی در مورد یک مورد آن به عنوان مثال می آورم) برای همدیگر بفرستیم. مقصود حاصل می شود، آیا چنین است استاد؟ یعنی حتی اگر تشخیص اشتباه به وسیله ذهن یا بهتر بگویم "من" باشد نه آگاهی (باز هم نتیجه میدهد؟9 مثال: زید برای بکر sms می زند که شخصی وسیله مرا برداشته بود، من به اشتباه فکر کردم او دارد تلافی فلان مورد را سر من در می آورد ، ولی بعد دیدم خودش آنرا برگرداند. آیا زید که می گوید "فکر من اشتباه بود و به وسیله (من) بر اشتباه آگاه است امیدی به مشاهده آبژتکو جهل در او هست یا نه؟ لطفاً جواب را اگر منفی است با ارائه یک فرمول و چند مورد مثال برای لم "اشتباه یابی" برای ما شرح دهید.
18. فاطمه: سلام آقاي مصفا، من از طريق كتاب تفكر زائد كه يكي از دوستانم به من معرفي كرد با شما آشنا شدم، هنوز هم نمي دانم كه عقيده هاي شما هم ناشي از انديشه هاتون هست يا نه، اما چالش خوبي براي من ايجاد كرد، من احساس تنهايي عميقي رو هميشه با خودم دارم و هيچ وقت نتونستم و نخواستم كه با بودن هاي كاذب پر كنم، موسيقي و خواندن كتاب و تفكر برام لذت بخش هست. من احساس مي كنم همه اطرافيانم در حال بازي كردن نقش زندگي هستند تا خود زندگي، من از اون چيزي كه تا به حال به اسم مذهب به من معرفي شده دلزده هستم، اعتقاداتم بيشتر دروني هستش ديدگاه شخصي خودم را براي زندگي، عشق و دين دارم. در اين همه هياهوي پوچ اطرافم احساس افسردگي مي كنم.گاهي اوقات احساسم رو در قالب يك جمله بيان ميكنم، " كاش درخت، دلتنگي برگ افتاده از شاخه اش را مي دانست" ، همين.
19. مازو: ماجرای کشته شدن هابیل توسط قابیل با توجه به عدم شکل گیری هویت فکری در آن زمان چگونه قابل توجیه است؟ با عنایت به دلیل قتل. ممنونم.
20. هانا: هدف از خلقت و حرکت در هستی چیست؟ منظورم از نظر دینی و مذهبی‌اش نیست. می‌خواهم نظر شما را دربارهء هدف و حرکت جهان و عالم را بدانم. لطفاً ارجاع به دیگران ندهید. متشکرم.
21. مهردادی: با سلام شما خجالتي بودن و كمرويي را ناشي از تقويت كدام تعابير و تفاسير هويت فكري مي دانيد؟
22. هما: با عرض سلام خدمت آقای مصفا و دوستان خوبشان که در راه آگاه کردن مردم تلاش میکنند. چند دوری هست که کتابهای آقای مصفا را خوانده ام ولی (شاید به خاطر اینکه دو ریالی ام دیر می افته). نتونستم بفهمم تفاوت اینکه نباید بر خود یا هویت فکری اشعار داشت ولی بر حرکات ذهن باید توجه داشت، در چی هست. لطفآ توضیح دهید یا اگر قسمتی از کتابی را باید بخونم تا این مطلب رو درک کنم بفرمایید.
با سپاس
پایان سئوالات شمارهٔ ۲٠.
------
» جهت تهیهٔ DVD کامل وب‌سایت محمدجعفر مصفا، حاوی تمامی فایل‌های سایت از جمله فایل‌های تمامی جلسات، پرسش پاسخها، قطعه‌ویدیوها، مصاحبه‌ها و گفتگو‌ها و ...، به صفحهٔ تماس با ما مراجعه نمایید.
» برای اطلاع از تازه‌های سایت، انتشار هر کتاب، مقاله یا مصاحبهٔ جدید، انتشار محتوای تازه و برگزاری جلسات خودشناسی به سخنرانی محمدجعفر مصفا، می‌توانید در بخش خبرنامه عضو شوید.
» برای اطلاع از تازه‌های سایت، انتشار هر کتاب، مقاله یا مصاحبهٔ جدید، انتشار محتوای تازه و برگزاری جلسات خودشناسی به سخنرانی محمدجعفر مصفا، می‌توانید در بخش خبرنامه عضو شوید.
۲ نظر :
بسیار عالی است.
دست شما و استاد درد نکند.
سلام
خیلی استفاده کردیم .جناب آقای مصفا در مورد هویت فکری نظری دارم که سالهاست به آن فکر کرده ام و من فکر می کنم که هویت با انسان متولد میشه و جامعه فقط باعث رشدش می شه و همان شیطان قران و یا نفس است که وقتی باهاش زیاد ور بریم متکثر میشه
ارسال یک نظر
» لطفاً نظر خود را به خط فارسی بنویسید.
» اگر مایل به تماس با مدیر سایت یا محمدجعفر مصفا هستید، فقط از طریق صفحهٔ "تماس با ما" و ارسال ایمیل اقدام کنید.